In our fourth lunchtime poetry video, Dr Seyedeh Naseriniaki reads Imagine Kindness in Farsi
As part of this week’s Coventry Welcomes festival, we’ve been working with Ethiopian poet Biruk Kebede, who has written an original poem in honour of the occasion.
Titled Imagine Kindness, the poem has been written in Biruk’s native Amharic, which you can hear him reading along with an English translation here. Lunchtime poetry sessions will continue throughout the week, with new translations shared at 12.30pm each day.
In today’s video, Dr Seyedeh Naseriniaki reads a version of the poem in Farsi. Below the video, you can also read the text in English and Farsi. Find out more about our Coventry Welcomes programme here.
Imagine Kindness
محبت را تصور کن
by Biruk Kebede
When I imagined kindness and meditated on it;
در آن هنگام که در خیالم مهربانی را تصور کرده و به مراقبه می نشستم؛
The flourishing of humanity
همان طلوع بشریت
Overwhelmed me with joy and hope.
با شور و امید بر من چیره گشت.
I saw a new paradigm in my imagination:
درکنهح افکارم شاهد الگویی تازه بودم::
Love spreading around the world,
به گستردن مهر درگوشه گوشه ی گیتی،
The human race as one.
و نوع بشر، همه گان چون یکی
I saw kind hearts helping kind hearts
دل های پرمهری را، که به یکدیگر دست یاری میدادند، دیدم،
Regardless of difference, without discrimination,
جدای ازهر تفاوت و بدون رجحان و برتری ،
All dividing gaps narrowed, filled and levelled.
شکافهای جدایی، کمرنگ می شد، پرمیشد و صاف میشد.
I saw justice spreading over all the world like a pandemic.
می بینم گسترش عدالت را در سرتا سر دنیا همانند یه مشکل همه گیر
When we are conquered by love and bring salvation to others,
هنگامی که ما با عشق، فتح میشویم و برای دیگران نجات را به ارمغان میاوریم،
When we enable our ears to hear the crying of the poor,
وقتی گوش هایمان قادر به شنیدن گریه های فقر باشند،
When we open our eyes to the pain and suffering in the world,
وقتی چشمانمان را به رنج و درد هستی می گشاییم،
When there is no more war,
وقتی دیگه جنگی وجود نداشته باشد
When there is no more killing,
وقتیکه دیگه کشتاری نباشد،
When there is no more room for hatred,
وقتی دیگر جایی برای نفرت و کینه وجود نداشته باشه،
When “we” replaces “I” and
وقتیکه “ما” جای “من” را بگیرد و
We live together in love and harmony,
ما در عشق و توازن با هم زندگی می کنیم،
Then life will birth its meaning.
اون موقع است که، گاه زایش معنای زندگیست..
We must have compassion for ourselves.
ما باید به خودمان رحم داشته باشیم
We must be free from guilt.
ما باید از شر گناه خلاص شویم.
For if our inner world is dark, how can we bring light to the world?
زیرا که اگر دنیای درونی ما تاریک باشه چطورمی توانیم نور برای جهان به ارمغان بیاریم.
When kindness grows from our thoughts
وقتی مهرو راستی در پندار ما رشد می کند و
And roots deeply in our hearts,
در قلب مان، ریشه میدواند،
We will express it with kind words, followed by kind deeds.
آن را با گفتاری پراز محبت ادا میکنیم وهمراه و کاملش میکمنیم با کردار نیکو
An invisible enemy in this strange time
دشمنی نامعلوم دراین روزگارغریب
Gives us no choice but to distance,
برایمان راه چاره ی دیگر نگذاشته جز فاصله
Unable to tend our loved ones in sickness and in death.
عاجزیم ازمراقبت و پرستاری از عزیزانمان، در حین بیماری وهنگامه ی مرگ
Too tiny for the eye, this virus
بسیار ناچیز برای مشاهده
Is taking thousands of lives, infiltrating country, after country, after country…
با نفوذش از یه کشور، به کشوری دیگر و ، انتشارش به کشور بعدی مشغول گرفتن هزاران جان می باشد…
And no border can stop its spread.
وهیچ مرز و محدوده ای، قادر به جلوگیری از گسترش و انتشارش نیست.
But if we humble ourselves, it has a lesson to teach us:
اما اگر فروتنانه دقت کنیم، درسی برایمان دارد:
That kindness matters and
نیکویی و خوبی گرانبهاست و
Caring for each other brings us close together.
مراقبت ودلجویی از همدیگر ما را به هم نزدیک کرده و گرد هم میاورد.
Let us open our hearts to love,
بیاید قلبمان را فقط به روی عشق باز کنیم،
Let distancing be only physical,
بگذارید فاصله بین ما فقط جسمی باشد،
And let us bind our spirits into one.
و بگذارید روحمون را به یگانگی پیوند بدیم.